زندگی کامل چیست؟

زندگی کامل چیست؟
شما نباید بخش هایی از زندگی خود را مانند کار، سلامتی و روابط، برای تحقق بخشیدن به دیگر خواسته هایتان فدا کنید.نمی توان قسمت های مهمی از زندگی خود را برای دستیابی به قسمت دیگر فدا کرد.
هیچ کس از این طریق به سعادت واقعی نمی رسد.
چرا بیشتر ما بین کار و زندگی درگیرهستیم؟
شاید درگیری بین کار و زندگی به این دلیل است که احساس می کنید وقت و انرژی کافی ندارید. یا شاید از توانایی هایی خود برای دستیابی به اهدافتان درست استفاده نکرده اید.

در اجتماع پر از تنش و شتاب و رقابت‌ امروزی که صنعت و تکنولوژی با سرعت بسیار پیش می‌رود، انسان های به ظاهر موفق نیز از زندگی خانوادگی،اجتماعی و مهم تر از آن، از رابطه با خویش راضی نیستند و فشاری جانکاه پیوسته روانشان را می‌‌آزارد وحس می‌کنند که عاملی مهم و اساسی را در زندگی کم دارند.
خوشبختی و احساس رضایت درونی، تنها زمانی فراهم می‌شود که در عرصه های کار، تلاش و رابطه‌ با خود، خانواده، مردم و پروردگار، پیوندی استوار به وجود آمده باشد.  ما در این راستا برای کندوکاو در ژرفای وجود،
استراتژی‌هایی را معرفی می‌کنیم تا به ارزش‌های خود پی ببریم و با جستجو در احوال خویش، رسالت خود را در زندگی تعیین کنیم.
سپس می توانیم با گزینش درست اهداف و دست یافتن به آنها، راه دسترسی به کمال فردی را هموار کنیم.

برای اوضاع و احوال کنونی زندگی خود صد امتیاز قائل شوید، سپس به احوال خود نظر کنید و ببینید
که در ایجاد توازن چه کم دارید.  ترازوی دو کفه‌ای را تصور کنید که در یک کفه‌، میزان اهمیت دادن شما به پیشرفت در کار و حرفه و در کفه‌ دیگر، روابطتتان را نشان می دهد.آیا بین دو کفه ترازو، توازن برقرار است؟
شرایط ایده‌ال زمانی حاصل می‌شود که هر کفه پنجاه امتیاز را به خود اختصاص دهد.اگر موفقیت قلبی و درونی را می‌خواهید، تلاش کنید تا با تجدید نظر در کار و روابط خود، توازن کامل را در دو کفه‌ی این ترازو بر قرار کنید.

شما چه رسالتی دارید؟
حکایتی در باره آلفرد نوبل، بنیانگذار جایزه صلح نوبل؛هنگامی که برادر آلفرد نوبل از دنیا رفت، او در شهر استکهلم با خرید روزنامه‌ ای متوجه شد که روزنامه نگاران او را با برادرش اشتباه گرفته‌اند.آلفرد نوبل پیش از آن که بنیان جایزه‌ نوبل را بگذارد، دینامیت را اختراع کرده بود. فکر می‌کنید او در روزنامه، چه مطالبی در باره خود خواند؟ در این آگهی او را مخترع دینامیت و عامل تخریب و انهدام معرفی کرده بودند. او انتظار نداشت پس از مرگش او را با چنین توصیفی بشناسند. نوبل از آن پس کوشید تا خود را اصلاح کند و در فلسفه زندگی خود تجدید نظر کرد و کوشید اقدامی نماید تا نام نیک از او به جای گذارد و با پایه گذاری جایزه نوبل به اسطوره‌ تبدیل شد. بد نیست شما هم آگهی در‌گذشت خود را آن‌طور که میل دارید، بنویسید.

تفاوت بین هدف و مقصود چیست؟
هدف چیزی است که به سویش نشانه می‌رویم و هنگامی که به آن رسیدیم، راه را به پایان برده‌ایم. اما مقصود، بی‌نهایتی مستمر و مستقل از زمان است که تنها جهت را می‌نمایاند و فقط می‌توان با آن همسو شد.  "استیو‌کاوی" می‌گوید: " رسالت را نمی‌توان تعیین کرد، بلکه باید آن را کشف کرد." باید در ژرف‌ترین نقطه ‌درون کاوش کنیم و به این سؤال پاسخ دهیم که هدف از آفرینش ما چه بوده‌ و در فرصتی که در اختیار ماست، قصد داریم چه تغییراتی ایجاد کنیم

ارزشها چه نقشی در زندگی شما دارند؟
ارزش‌های شما کدامند؟ در زندگی شما چه چیز‌هایی بیشترین اهمیت را دارند و بیشترین رضایت را برایتان پدید می‌آورند؟ بدون شناخت ارزش‌های واقعی و تعهد به آنها، در برابر هر محرک خارجی به آسانی واکنش نشان می‌دهید، و تصمیم‌های شما بستگی به این دارد که در کنار چه کسی ایستاده اید و سر نخ های زندگیتان در دست چه کسی است. سرچشمه تمام تصمیمات، پایبندی به ارزش‌های زندگی است.
ارزش‌های کنونی شما در زندگی چیست؟
آیا معیار‌های آینده خود را تعیین کرده اید؟ تنها زمانی خود را موفق ، کامیاب و شادمان خواهید یافت که بر اساس معیار‌های خود زندگی کنید.ارزش های زندگی خود را یادداشت نمایید و مهم ترین آنها را از یک تا پنج اولویت گذاری کنید.

هر تلاش و کوششی حاصل توجه به هدفی شورانگیز است،
اما مشعل اشتیاق تا زمانی فروزان می‌ماند و راه را برای کار و تلاش روشن می‌کند که ابزاری دقیق برای سنجش پیشرفت در اختیار باشد. به بیانی دیگر، داشتن جدول زمان‌بندی شده برای سنجش میزان پیشرفت، انگیزه‌ی مورد نیاز را برای پیگیری اهداف در انسان به وجود می‌آورد"  .ویکتاتور" می‌گوید: "سنجش دقیق میزان پیشرفت در عملکرد قبلی، صبحانه قهرمانان است"
پنج گام اساسی برای هدف‌گذاری موثر( مدل SMART )
ما در پست‌های قبلی هدف گذاری اسمارت را مفصل توضیح دادیم. این مدل شما را یاری می‌کند تا اهداف خود را به نحوی تعیین کنید که تردیدی در رسیدن به آنها نداشته باشید.
1-اهداف خودرا دقیق و روشن بنویسید.
2-انگیزه هدفهایتان را مشخص کنید.
3-در انتخاب هدفها واقع بین باشید.
4-هدفهای عمده واساسی زندگی خود را تعیین کنید.
5-هدفهای قابل پیگیری برای خود مشخص کنید.


با‌استفاده الگوی " پنج گام" PRICE می‌توانید اهداف خود را نظم داده و در چارچوب اجرا قرار دهید و آمادگی لازم را برای تحمل رنج سفر در خود به وجود آورید.
1-مشخص کردن چارچوب دقیق عملکرد و رفتار ( PINPOINT )
محدوده‌ اجرا و عملکرد خود را به طور دقیق و روشن تعیین کنید. فضاهایی را در نظر بگیرید که قابل سنجش و اندازه‌گیری باشند و بتوانند کانون توجه قرار بگیرند و فعالیتهایتان را متمرکز کنند.
2- ثبت و یادداشت عملکرد و رفتار ( RECORD )
پیش از تعقیب هر هدف، وضعیت کنونی خود را نسبت به آن مشخص کنید و سوابق، آمار و ارقام مورد نیاز را گردآوری نمایید.
مثلا اگر هدف شما کاهش وزن است، در آغاز باید بر روی ترازو رفته و وزن خود را ثبت کنید و آن را مبدا کار قرار دهید. از این نقطه‌است که می‌توانید عملکرد و رفتار خود را زیر نظر گرفته و پیشرفت خود را بسنجید.
3-سهیم کردن دیگران ( INVOLVE )
این بخش از مدل PRICE از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و مفهوم آن این است که دنبال کردن یک هدف، نیاز به حمایت و پشتیبانی دارد. بنابراین باید از دوستان و خویشاوندان دلسوز تقاضا کنید تا شما را در راه رسیدن به هدف، حمایت و یاری کنند.
4- هدایت و راهنمایی ( COACH )
وقتی می‌خواهید هدفی را پی‌گیرید، به کسی نیاز دارید که هادی و راهنمای شما باشد، رفتار و عملکرد شما را زیر نظر بگیرد و بر اساس نتایج به دست امده شما را تشویق یا توبیخ کند.
در راهی که همراه با هم به سوی برتری‌های خویش، سفر می‌کنیم، این وظیفه به عهده من است.
5-ارزیابی ( EVALUATE )
وقتی هدفی را بر می‌گزینید، تاریخی برای رسیدن به آن تعیین کنید. زمان ارزیابی هنگامی است که به پایان مدت تعیین شده، رسیده باشید. در حقیقت، وقتی هدفی یک ماهه، شش ماهه، یا یک ساله تعیین می‌کنید و تاریخ ارزیابی آن را مشخص می‌کنید، می‌خواهید بدانید که آیا دستاوردتان با رسیدن به هدفی که بر‌گزیده‌اید مطابقت دارد یا نه

خود سنجی: شناخت موانع و غلبه بر آن
موفقیت در رسیدن به یک هدف دو شرط اساسی دارد:
نخست توانایی برای انجام آن و دوم تعهد و پشتکار برای پیگیری آن. توانایی، حاصل معلومات و تجربه است، در حالی که تعهد و پشتکار، از انگیزه و اعتماد به نفس سرچشمه می‌گیرد.
برای اینکه میزان توانایی و پشتکار خود را در راه رسیدن به هدف دریابید و در نتیجه میزان حمایتی را که از دیگران انتظار دارید تعیین کنید، باید برای سنجش اهداف خود معیار‌هایی را برگزینید، تا اگر توانایی لازم را در خود نمی‌بینید، از یک اهل فن، مشورت بگیرید.اما اگر توانایی لازم را دارید ولی اعتماد به نفس ندارید، به فکر یک مشوق باشید تا رفتارتان را زیر نظر بگیرد و موارد قابل تحسین شما را تشویق کند و دلسوزانه در تصمیم‌گیری‌های شما راهنمایی تان کند.
به طور کلی، سطح توانایی ها و میزان تعهد و پشتکار شما در راه رسیدن به هدف، در یکی از موارد زیر جای می‌گیرد:
1-مستقل و کار‌آزموده ( مهارت و تعهد در سطح عالی )
2-مبتدی و مشتاق ( مهارت ضعیف توام با تعهد عالی )
3-سرخورده و نا‌امید ( وقتی تردید غالب می‌شود )
4-کار آزموده و مردد ( مهارت عالی و تعهد ناچیز)

سرعت تحولات زندگی در دنیای امروز به گونه ای است که تصمیم هایی که ما در طی یک ماه می‌گیریم از تصمیم هایی که پدر بزرگ های ما در تمام مدت عمرشان می‌گرفتند،
بیشتر است. واقعیت این است که با شتاب پیشرفت دنیای کنونی، جایی برای گام های آهسته و کم تحرک وجود ندارد. امروز اگر برای اداره‌ زندگی، فقط متکی به ذهن خود شویم، پس از مدتی از پای در میاییم.
در همین راستا، مدل PACT را معرفی می‌کنیم که با استفاده از آن در طول سفر، پیوسته موقعیت خود را بسنجید و در صورت خطا، مسیرتان را اصلاح کنید و سرعت گردونه کمال خود را با سرعت تحولات شگفت عصر حاضر هماهنگ سازید.
1-دورنگری ( PERSPECTIVE )
2-آزادی عمل ( AUTONOMY )
3-رابطه ( CONNECTEDNESS )
4-هم آوایی جسم (TONE)

 

گاهی دوستانی را دیده ایم که با شور و شوق، هدفی را در پیش می گیرند؛ رژیم لاغری می‌گیرند، می‌خواهند سیگار را ترک کنند و یا رابطه‌ای را بهبود بخشند؛ اما ناگهان در نیمه راه دلسرد و سرخورده عقب می‌نشینند.
معمولا علت چنین واکنش‌هایی آن است که ایشان مفهوم تغییر را درک نکرده و دشواری‌های آن را درنیافته‌اند. به طور کلی فرایند تغییر دارای سه مرحله متوالی است:
1-تغییر در دانش و آگاهی
2-تغییر در دیدگاه
3-تغییر در رفتار

با توجه به پست قبلی و اهمیت ویژه تغییر رفتار در فرایند تغییر؛ در این پست، هفت گام اساسی در زمینه تغییر رفتار را به صورت خلاصه ذکر نمودیم.
دوستان عزیز، 
اگر به این مباحث علاقه مند هستید و در این راستا توضیحات بیشتری نیاز دارید، می توانید با ما تماس بگیرید و پاسخ خود را دریافت نمایید. ما با کمال افتخار مطالب مورد نیاز شما را ارائه خواهیم کرد.

اساس موفقیت باید در ذهن پایه ریزی شود تا تاثیر خود را در عرصه برون آشکار کند.
برای این که همانی باشید که می‌خواهید؛ به کمک و همراهی نیاز دارید. مدل چهار گام HELP شما را یاری می‌کند تا نیرومند و چابک به سوی "کمال فردی" گام بردارید.
1-شوخ طبعی
2-خودباوری
3-توانایی گوش کردن
4-تحسین کردن


این پست درباره خویش واقعی است!
تنها کسی که ما را از پیوند با خود واقعی باز می دارد، خودمان هستیم.
می گویند روزی کارگری در کارخانه ای برای صرف غذا وارد ناهارخوری شد، و پس از گشودن ظرف غذا ناگهان فریاد کشید و گفت “خیلی عجیب است، باز هم کالباس. حالم دیگر از کالباس به هم می خورد. چهارمین روز است که غذایم همین است.” همکارانش که در اطراف نشسته بودند پس از آرام کردن او پرسیدند: چرا از همسرت نمی خواهی که غذای دیگری را برایت فراهم کند؟ او گفت: “من خودم آن را تهیه کردم” این پدیده، درباره همه ما صادق است. در حقیقت مسائل و مشکلاتی که در طول روز با آن ها روبرو هستیم، به اصطلاح آشی است که خود برای خود پخته ایم، و سرچشمه اش در ارزش ها و اعتقادات خود ماست. توان فردی را در قالب الگوی سه گام ABC مطرح می کنیم.
گام A، رویدادها و حوادث کوچک و بزرگ، خوب و بد، دلپذیر و اندوهناک زندگی ماست.
گام B، نظام اعتقادی یا نگرشی است که درباره ی رویداد های A داریم.
گام C، پیامد هایی است که در نتیجه واکنش ما در برابر A به وجود می آید.

انسان برای رسیدن به هدف، بیشتر به تعهد و پای‌بندی به آن نیاز‌مند است تا به اعتماد به نفس.تنها تعهد کافی نیست؛ بسیاری از مردم علاقه مند هستند که در زندگی خویش تفاوت‌هایی به وجود آورند، اما تعداد کمی از آنها حاضرند برای به وجود‌آوردن این تفاوت‌ها سماجت به خرج دهند.
اشخاص علاقه‌مند، نداشتن توانایی و امکانات لازم را بهانه قرار می دهند. افراد متعهد و با ثبات، عذر و بهانه نمی‌شناسند و فقط به نتایج کار فکر می کنند. برای مثال کسی که علاقه‌مند به ورزش است، در یک صبح بارانی، ورزش را به فردا موکول می‌کند؛ اما فرد متعهد، در باران هم به ورزش خود ادامه می دهد. به بیانی دیگر، فردی که صرفا علاقه‌مند است، با کوچکترین بهانه‌ای، کار را کنار می گذارد، اما شخص متعهد، خود را عقابی می‌داند که چیزی نمی‌تواند مانع اوج گیری و اجرای تعهدش بشود.
اکنون، خود را بررسی کنید تا در یابید که به کمال فردی علاقه‌مندید یا واقعا خود را ملزم و متعهد می‌دانید که به آن دست یابید.
همگام با گردونه کمال ( مدل پنج گام P )
۱-رسالت
۲-خود‌باوری
۳-شکیبایی
۴-پایداری
۵-دور‌نگری

.

 
اشتراک گذاری نوشتار:

نظرات

برای ثبت نظر ابتدا وارد شوید یا ثبت نام کنید